درباره وبلاگ

به وبلاگ خودخوش آمدید مقدم نویسندگان و بینندگان را گرامی میداریم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بچه های HIT90 و آدرس hit90esf.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 141
بازدید دیروز : 60
بازدید هفته : 379
بازدید ماه : 378
بازدید کل : 12548
تعداد مطالب : 117
تعداد نظرات : 152
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تعبیر خواب آنلاین

<-PollName->

<-PollItems->


.

.

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
فناوری اطلاعات سلامت ورودی 90
بچه های HIT90
چهار شنبه 28 دی 1386برچسب:, :: 7:19 ::  نويسنده : nobody       

 

الدعا فی لیالیّ الاaمتحانیه !
اللهم اهد کل الشّوت و المشنگ، لا یعلم من دروسهُ بقدر بز اخفش.
الذین لا یعلمون و لا یستطیعون ان یقرأ فی لیلة
واحدة کل الکتاب المخوفة القطورة و الجزوات الزیراکسیه.
دروساً لا ینفع فی الدنیا و الاخره (و فی الموضوعات العملگیّة تغنی محل اشتغالنا).
اللهم انجنا من البلیّات الذی ینزل علینا ببرکة الاساتید
و الامتحاناتهم الذی ینتزل المعدل تحت خطوط المشروطیّه.
اللهم انّا نسألک اللّغو کل الامتحانات و الکوئیز فی کل تروم (اینجا همه بگن آمین)
و لا تکلنا الی انفسنا و نمراتنا و محفوظاتنا الذی یجذبنا
الی المنجلاب المشروطیة طرفة عیناً ابداً و نعوذ بک من پروجات.
آمین یا کاشف المضطربین فی اللیالی الامتحانی 
*********************
تقلب چیست !؟
یک سری اعمال ننگین در صورت با عرضه بودن واین کاره بودن
شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد.نوعی هلو برو تو گلو  !
 
یه تعریف دیگه ار تقلب !
۱٫یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان
۲٫تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان !
 
تعریف مراقب :
موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم و گوش و باقی حواس را هم دارد !
سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا میکند !
گالری ضدحال ! موجودی که  روی سینه اش نوشته شده : من مراقبم،شما چطور!؟
یک نوع تله موش زنده !


سه شنبه 14 آذر 1386برچسب:, :: 13:35 ::  نويسنده : baran       
 

هنگام درس دادن استاد سر کلاس :


(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)


وقتی استاد خبر امتحان رو میده :


(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)


موقع امتحان:


(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)


وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:


(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)


وقتی که نمره ها رو میزنن :


(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)



یک شنبه 28 آبان 1386برچسب:, :: 11:48 ::  نويسنده : baran       

 

 

پروانه می خواهم شوم  

 

 

A small crack appeared On a cocoon

.
روزي سوراخ كوچكي در يك پيله ظاهر شد.

 

------------ --------- -

 


A man sat for hours and watched
Carefully the struggle of the butterfly
To get out of that small crack of cocoon

.
شخصي نشست و ساعت ها تقلاي پروانه براي بيرون آمدناز سوراخ كوچك پيله را تماشا كرد.

 


------------ --------- -

Then the butterfly stopped striving .
It seemed that she was exhausted and couldn’t go on trying.

آن گاه تقلاي پروانه متوقف شد و به نظر مي رسيدكه خسته شده،و ديگر نمي تواند به تلاشش ادامه دهد.-

----------- --------- -

The man decided to help the poor creature.
He widened the crack by scissors.
The butterfly came out of cocoon easily, but her body wasting and her wings were wrinkled

آن شخص مصمم شد به پروانه كمك كندو با برش قيچي سوراخ پيله را گشاد كرد.پروانه به راحتي از پيله خارج شد،اما جثه اش ضعيف و بال هايش چروكيده بودند.
------------ --------- -

The man continued watching the butterfly.
He expected to see her wings become her body.
But it did not happen!

آن شخص به تماشاي پروانه ادامه داد .او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحكم شودو از جثه ي او محافظت كند.اما چنين نشد!
------------ --------- -

As matter of fact, the butterfly to crawl on The ground for the rest of her life,
For she could never fly


در واقع پروانه ناچار شد همه ي عمر را روي زمين بخزدو هر گز نتوانست با بال هايش پرواز كند.
------------ --------- -

The kind man did not realize that God had arranged the limitation of cocoon.
And also the struggle for butterfly to get out of it,
so that a certain fluid could be discharged from her body to enable her to fly afterward


آن شخص مهربان نفهميد كهمحدوديت پيله و تقلا براي خارج شدن از سوراخ ريزآن را خدا براي پروانه قرار داده بود،تا به آن وسيله مايعي از بدنش ترشح شودو پس از خروج از پيله به او امكان پرواز دهد.

------------ --------- -

Sometimes struggling is the only thing we need to do

 

گاهي اوقات در زندگي فقط به تقلا نياز داريم.


------------ --------- -

If God had provided us with n easy life to live without any difficulties,
The new become strong, and could not fly.

اگر خداوند مقرر مي كردبدون هيچ مشكلي زندگي كنيم،فلج مي شديم ،به اندازه ي كافي قوي نمي شديم و هرگز نمي توانستيم پرواز كنيم.

------------ --------- -

I asked for strength,andHe provided me with enough difficulties To become strong.
I asked foreknowledge and He provided me

من نيرو خواستم و خداوند مشكلاتي سر راهم

قرار داد، تا قوي شوم.من دانش خواستم و خداوند مسايلي براي حل كردن به من داد.

------------ --------- -

I asked for prosperity and promotion,
and He provided me with abilitytothink and hands to work.
I asked for bravery, and He provided me withabstacles to overcome

 

من سعادت و ترقي خواستم و خداوند به منقدرت تفكر و زور بازو داد تا كار كنم.من شهامت خواستم و خداوند موانعي سر راهم قرار داد،تا آنها را از ميان بردارم.

------------ --------- -

I asked for motivation, and He showed me people who needed help.
I asked for love and He provided me with opportunity to give love to others.

من انگيزه خواستم و خداوند كساني را به من نشان داد كه نيازمند كمك بودند.من محبت خواستم و خداوند به من فرصت داد تا به ديگران محبت كنم.------------ --------- -

I did not get what I wanted…..
But was provided with what I needed.

«من به آنچه خواستم نرسيدم...اما آنچه به آن نياز داشتم ،به من داده شد.»
------------ --------- -

Do not worry,fightWith difficulties and be sure That you can prevail over them

.
نترس با مشكلات مبارزه كنو بدان كه مي تواني بر آنها غلبه كني.



دو شنبه 22 آبان 1386برچسب:, :: 13:9 ::  نويسنده : nobody       

وضع زمونه عوض شده، الان دیگه غاز همسایه مرغه ! (در راستای گرانی مرغ!)

—کم کم دارم به این باور میرسم که مثلث برمودا زیرِ تخت منه !! هر چی میفته زیرش، غیب میشه ….

—ضایع یعنی اینکه فامیلیت قاسمی باشه باباتم اسمتو گذاشته باشه “میرزا” !

—این همه میگن سرویس بهداشتی دروغه ها باور نکنین! من خودم شخصا چند باری رفتم کاملا غیر بهداشتیه !

—یعنی هیچ وقت نذارید یه کامپیوتر بفهمه که عجله دارید.

—زخم هایم به طعنه میگویند: دوستانت چقدر با نمک اند!

—چایی لیپتون خریدم جدیدا هر چایی یه دونه لیوان هم رنگ نمیده:| بیشتر دقت کردم دیدم محتوای چای خشک داخل کیسه نصف شده:|

—مجری از طرف می‌پرسه نظرتون راجع کتاب تو اتوبوس چیه؟ میگه خوبه، هوا گرمه تو اتوبوس باهاش خودمو باد میزنم !!

—بعضیا چرا اینجوری ان ؟ دوزار حریم خصوصی نمیتونیم داشته باشیم:| نه لپ تاپ نه موبایل نه پی سی نه کشوی میز نه تو جیبم حتی:| بابا فضولی هم حدی داره نکبتا !

—همسایه دیوار به دیوارمون ۲ شب اومده زنگمونو زده میگه: احیانا این سوناتا مال شما نیست دمه در ما گذاشته !؟ میگم: نه مال ما نیست ! میگه: آررررره حدس می زدم شما از این فک و فامیلا ندارین !

—میگه به خدا راست میگم. طرف میگه نه، اگه راست میگی بگو به جون مامانم!!

خواستگار اومده بابام میگه نمیدونم هر چی خودت میگی؟ منم گفتم نه! میگه تو غلط کردی مگه بحرف توئه !

—رفتم نمایندگی سایپا به مسئولش میگم فرمون ماشین زیاد صدا میده چه کار کنم؟ میگه صدای ضبط رو زیاد کن !

—واقعا چرا راننده تاکسیا فکر می کنن اگه ما خورد داشتیم، نمیدادیم؟!

—ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛ گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد ! هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛ کـــه دریـــده شـــده ایــــم

—یه گلدون میخری ۱۰۰هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب میشه! اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه میشه

پشتِ سره هر مرده موفق هیچ چیزی نیست، زرنگ بوده، چسبیده به زندگیش، پولاشو جمع کرده، زندگیش روبراه شده !

—کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!وقتی کســی جایت آمد …دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….میگویــند: عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !و این است بازی باهــم بودن … !!!

قابل توجه بعضی ها

بسیاری از «من هم دوستت دارم» ها

نتیجه رودربایستی ای هستند که «دوستت دارم» ها

ایجاد می کنند ، جدی نگیرید !



سه شنبه 9 آبان 1386برچسب:, :: 7:49 ::  نويسنده :        

 

روباهى داشت با موبايلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پايين آنتن نمیده بده برات شماره بگيرم!!
روباه تا موبايل رو داد به زاغ
زاغ گفت: اين عوض اون قالب پنيری که کلاس سوم ابتدايى ازم زدی …..



یک شنبه 1 مرداد 1386برچسب:, :: 19:19 ::  نويسنده :        

سرباز قبل از اینکه به خانه برسد با پدر و مادر خود تماس

گرفت و گفت: ((پدر و مادر عزیزم جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه برگردم؛

ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم.))

پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ((ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم.))

پسر ادامه داد : ((ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید؛ او در جنگ بسیار آسیب دیده

و در اثر برخورد با مین یک دست و یک پای خود را از دست داده است و جایی برای رفتن ندارد

و من می خواهم اجازه دهید او با ما زندگی کند.))

 

پدرش گفت: ((ما متاسفیم که این مشکل برای دوست تو به وجود آمده است.

ما کمک می کنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند.))

 

پسر گفت: ((نه؛ من می خواهم که او در خانه ما زندگی کند.)) آنها در جواب

گفتند: ((نه؛ فردی با این شرایط مو جب دردسر ما خواهد بود.ما فقط مسئوول زندگی

خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را بر هم بزند. بهتر است به خانه

بازگردی و او را فراموش کنی.))

 

در این هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.

چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه

سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.

پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی

جسد پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند.

 

با دیدن جسد؛ قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد.

پسر آنها یک دست و پا نداشت

.

 

 

حتی زمانی که تردید داریم قلب ما در یقین است

 

 

 

.




یک شنبه 1 مرداد 1386برچسب:, :: 19:15 ::  نويسنده :        

روزگار ما وفا با ما نداشت
طاقت خوشبختی دل ما را نداشت
پیش پای ما سنگی گذاشت
بی خبر از مرگ ما پروا نداشت
آخر این غصه هجران بودو بس
حسرت رنج و فراوان بودو پس......



دو شنبه 21 فروردين 1386برچسب:, :: 12:22 ::  نويسنده : nobody       
یه مطلبی در سایت اختصاصی مدارک پزشکی و فناوری اطلاعات پیدا کردم که خیلی برایم جالب بود ، دیدنش خالی از لطف نیست!!!

 

بیمارستان العین امارات>>فقط تجسم کنید

 
بنا بر اعلام شرکت خدمات پزشکی ابوظبی، بیمارستان تازۀ العین مجتمعی است با فضایی دوستانه که در آن امکانات نوین پزشکی ارائه می گردد. این بیمارستان ۶۸۸ تخت خوابه در زمینی به مساحت ۳۵۸ هزار متر مربع با ۳۰ دپارتمان پزشکی ساخته شده و افزون بر برخورداری از نخستین واحد تخصصی درمان سکته های مغزی در کشور، دارای بخش هایی خاص در حوزه زیست پزشکی از جمله حوادث، استخوان پزشکی، و طب ورزشی است. این بیمارستان در همکاری با دانشگاه امارات، به مرکزی برای پژوهش، آموزش، و کارورزی متخصصان تبدیل خواهد شد. همانطور که در تصاویر زیر می بینید بیمارستان العین در کشور امارات، یکی از بزرگترین و شکیل ترین بیمارستان ها است که طراحی محیطی و داخلی، تجهیزات و امکانات عالی با رنگ های شاد و متنوع آن بی شباهت به هتل نیست.

رئیس دولت امارات بر افزایش سطح مراقبت های بهداشتی و پزشکی ارائه شده به شهروندان اماراتی و خارجیان مقیم این کشور، تأکید نموده است و اعلام شده که این بیمارستان در سال ۲۰۱۳ وارد عرصۀ خدمت رسانی خواهند شد.
منبع:خبرگزاری عصرایران
-------------------------------------
شما رو به دیدن تصاویر معماری این بیمارستان که بصورت 3dmax طراحی شده جلب می کنم.
بقیه اش را در ادامه مطلب ببینید


ادامه مطلب ...